۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۰۳

گزارش مهر؛

وقتی خواستن توانستن است/ توانخواهی که ناامیدی را ناامید کرد

وقتی خواستن توانستن است/ توانخواهی که ناامیدی را ناامید کرد

تبریز- بعضی از توانخواهان سعی کرده‌اند که ناامیدی را ناامید کنند، اراده آنها باعث شده که در جامعه مفید واقع شوند و به موفقیت های مختلفی نیز دست یابند.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- اسرا درویشی؛ یک صندلی چرخدار، دستانی هنرمند و چشمانی که امید در آنها موج می‌زند؛ حکایت فردی است که با وجود معلولیت شدید جسمی هیچگاه کم نیاورد و با وجود تمام کم و کاستی‌ها به راهش ادامه داد.

او می‌گوید خوشبختی خودبه‌خود به‌وجود نمی‌آید، باید تلاش کرد، تلاش کرد و بازهم تلاش کرد؛ آنچنان به خدای خود دلبسته است که دیگران را نمی‌بیند و به قول او تا خدا هست، هیچ لحظه‌ای آنقدر سخت نیست که نتوان تحملش کرد.

علیرضا زینالپور متولد سال ۱۳۷۸ و دانشجوی ترم آخر مهندسی فناوری اطلاعات و هنرمند است، او به علت ازدواج فامیلی والدین خود، معلولیت جسمی حرکتی بسیار شدیدی از بدو تولد دارد.

او در رابطه با وضعیت معلولیت خود به خبرنگار مهر می‌گوید: نوع بیماری من میوپاتی در واقع ضعف عضلانی است یعنی عدم ساخت ماهیچه در بدن که توان ساخت ماهیچه را ندارد، اما خوشبختانه بیماری ما رفته رفته بدتر نمی‌شود و ثابت است یعنی به‌عنوان مثال وزن من نه بیشتر می‌شود و نه کمتر همانطور ثابت مانده است.

پدر و مادرم تنها دارایی من هستند

او با بیان اینکه پدر و مادرش تنها دارایی او هستند، در خصوص فداکاری‌های آنها ادامه می‌دهد: بعداز اینکه من به دنیا آمدم، مادرم ناشکری نمی‌کرد اما نمی‌خواست بپذیرد که من معلول هستم و دائم از این دکتر به آن دکتر و از این کاردرمانی به آن کاردرمانی می‌برد و در خانه هم بدنم را به چالش می‌کشید که مبادا ضعیف‌تر شوم، حتی تا ۶ سالگی روی ویلچر نمی‌گذاشتند کلاً من را زمین نمی‌گذاشتند و اسپلینتی پا می‌بستند که بلکه راه نرفتنم احساس نشود.

او با اشاره به دوران تحصیل خود می‌افزاید: موقع مدرسه می‌خواستند من را در مدرسه عادی ثبت نام کنند، اما بخاطر ضعف بدنی من را قبول نکردند، مادرم می‌گفت من خودم هر روز همراهش می‌آیم ولی باز قبول نکردند، خلاصه در مدرسه استثنایی ثبت نام کردند اما عادی درس خواندم و کم کم ویلچرنشین شدم.

زینالپور در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده است، از امیدوار بودن مادرش می‌گوید: مادرم ناامید نشد و بازهم من را به چشم سالم دید، از بدو تولد داروی خاصی استفاده نکردم و تنها راه پیشرفتم کاردرمانی و در تحرک بودن بدنم است.

او همچنین در خصوص ایثارگری‌های پدرش خاطرنشان می‌کند: پدرم از دوماه قبل از تولد من در یک کارخانه کار می‌کرد و نصف ماه هم شیفت شب می‌رفت، تمام زحمات روی دوش مادر بود بعد از اینکه پدر دید مادر بسیار تحت فشار است، بعداز دبیرستان رفتن من تصمیم گرفت با آن سابقه و سمتی که کسب کرده بود از آن کارخانه استعفا بدهد و بعد از آن مشغول شغل آزاد شد و سختی‌های بسیاری کشیدند تا پدر و مادرم بتوانند بیشتر به امورات من رسیدگی کنند.

او با تاکید بر اینکه مادرش بزرگ‌ترین نقش را در زندگی او داشته و دارد، اضافه می‌کند: صبر و اراده را از همان بچگی از مادرم یاد گرفتم، از کودکی عشق به ماشین و کامپیوتر داشتم و ماشین‌های ایرانی دوست داشتم چه پلاستیکی و فلزی، بعداز خرید ماشین من باید آنها را شخصی سازی می‌کردم و برای ماشین‌های پلاستیکی‌ام کاملاً تسلط داشتم آنها را رنگ کرده و با کش نخی کف خواب می‌کردم، از همان بچگی به فعالیت، تفریح و مهمان رفتن بسیار علاقه داشتم و با پشتکار خودم تا به این مرحله رسیده‌ام و به یاری خداوند باز هم به تلاشم ادامه خواهم داد تا به اهداف عالیه برسم.

این توانخواه با وجود این که وضعیت جسمی مناسبی ندارد اما امید بسیاری در دل دارد، ادامه می‌دهد: وقتی می‌بینم خداوند به من این توانایی و اراده را داده که بتوانم برای جامعه و به‌خصوص در حوزه معلولین تأثیرگذار باشم، پس می‌گویم در آینده نزدیک اگر اراده کنم می‌توانم یک فرد سالم را وارد زندگی‌ام کنم چراکه در خودم این توانایی را می‌بینم.

او همچنین یادآور می‌شود: خانواده در زندگی معلولان نقش اساسی دارند و اگر حمایت آنها نباشد، معلولین نمی‌توانند به آنچه که می‌خواهند برسند، هم بازی من فرد سالمی بود؛ پسرعمه من که فارسی زبان بود و آن موقع از همان ابتدا که بچه‌ها فارسی صحبت کردن بلد نبودند ولی من یاد گرفته بودم، همین‌ها باعث شد که بخواهم زندگی متفاوتی داشته باشم و سعی کنم در خودم این تحول را ایجاد کنم.

از دستفروشی تا طراحی گرافیک

زینالپور در رابطه با تحصیلات و تخصص خود نیز بیان می‌کند: دیپلم را در رشته طراحی صفحات وب و در شاخه کاردانش خواندم و از همان ابتدا به حوزه هنری علاقه پیدا کردم و بخاطر اینکه سطح آگاهی من در حوزه کامپیوتر هم بیشتر باشد، دانشگاه رشته IT را انتخاب کردم، بعد از دیپلم سعی کردم خودم مستقل باشم که با کارخانه حوله آشنا شدم و با خرید مستقیم حوله از آن چندماه دستفروشی کردم تا پس‌انداز کنم و درحال حاضر شش سال است که در زمینه‌ی طراحی گرافیک کار می‌کنم.

او ادامه می‌دهد: سابقه‌ی همکاری با ارگان‌ها و کارخانه‌جات را نیز دارم، گروه هنری فاطر که بسیاری نام آن را شنیده‌اند، با این نام در زمینه‌های هنری، فرهنگی و کمپین‌های خداپسندانه فعالیت داشته و اکنون درحال ثبت شرکت هستم، یک سالی هم می‌شود که دنبال دفتر کار بودم تا کمی کارم را گسترش دهم، اما به هر کدام از مجتمع‌های تجاری که مناسب بود، رفتم، هیچ کدام با شرایط خاص مغازه یا دفتری برای اجاره نداشتند و مبلغ اجاره هم بالای سه میلیون بود که این مبلغ ماهانه برای من زیاد بود.

او یادآور می‌شود: بعداز مدتی تلاش به کمک خدا و لطف عموی بزرگوارم، دفتر مشاور املاک خود را در قبل از ظهرها در اختیار من گذاشته و تا ساعت ۱۶ در آن مشغول بکار هستم، علاوه بر کارهای خودم در رشته ورزشی بوچیا هم فعالیت دارم و انتخابی تیم شدم و اواخر آذرماه عازم مسابقات قهرمانی کشور در بابلسر هستم که امیدوارم نتایج خوبی بدست بیاورم.

این توانخواه درخواست می‌کند: از تمام عزیزانی که در حوزه‌ی معلولین می‌خواهند قدمی بردارند درخواست می‌کنم حتماً با من در ارتباط باشند تا در خصوص طرح‌ها و پیشنهاداتم که تا این لحظه به تنهایی نتوانستم اجرایی کنم، توضیحاتی بدهم و همکاری کنیم.

مسئولین حمایت چندانی از معلولان نکرده‌اند

او با اشاره به لحظاتی که ناامید شده است، می‌گوید: اگر بگویم ناامید نشده‌ام شاید کمی اغراق کرده باشم، اما همیشه سعی کردم ناامیدی را ناامید کنم و هرگز در فکرم جای ندهم همچنین اگر هم تاکنون کسی را دیده‌ام که مرا مورد تمسخر قرار می‌دهد هرگز اهمیت نداده‌ام چراکه اگر اهمیت داده بودم اکنون در این جایگاه نبودم، بهتر است بگویم این را به حساب سطح پایین فرهنگ و آگاهی طرف مقابل گذاشتم.

او ضمن گلایه‌مندی از عدم حمایت حقیقی دولت از معلولان، متذکر می‌شود: حقیقت مطلب این است که تاکنون حمایت چندانی نبوده است البته به صورت دستوری و قانون موضوعاتی مطرح شده ولی هرگز عملی نشده است.

زینالپور در پایان تاکید می‌کند: برای تمام افراد جامعه به‌ویژه برای معلولین توصیه می‌کنم که هیچگاه از رحمت الهی ناامید نشوند چراکه امید به خدا باعث دلگرمی می‌شود و باید این را در نظر داشته باشیم که ناامیدی آخرین چیزی باشد که از دست می‌دهیم.

کد خبر 5648035

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha